• مقدمه
خداوند کریم مظهر کرامت است و در آیات متعددى از قرآن به این مطلب اشاره شده است. از جمله مىفرماید: «تبارک اسم ربک ذى الجلال و الاکرام.»(1)
از مصادیق بارز کرامت امر نبوت پیامبران است که بدینوسیله از اکرام الهى بهرهمند شده تا در مکتب وحى درس کرامت دهند و بر محور این ویژگى انسانها را به سوى نور و سعادت رهنمون گردند پیامبر اکرم(ص) در اینباره مىفرماید: «انى بعثت لاتمم مکارم الاخلاق.»(2)
خداوند بندگان خاص و اولیاء خویش را به مقام مکرّمان رسانید و آنها را به عالىترین درجات و رفیعترین مراتب انسانى نائل گرداند و نفسشان را از هرگونه فرومایگى و پستى منزّه و مبرّا کرد. کرامت در سایه سار تقواى الهى و رستن از وابستگىهاى دنیوى و محدودیتهاى م ادى حاصل مىگردد و پیشوایان دین بوسیله آن از مبدأ فیض ربوبى، دلها و چشمهاى عاشق حق را به فراسوى ماده و طبیعت سیر مىدهند. کرامت فضیلتى است چون اعجاز که اولیاء الهى بدان متصفند و در پرتو آن توان خرق عادت دارند.
امام حسین(ع) که در خاندانى کریم پرورش یافت اهل کرامت است و در زندگى جاودانه و مبارزه خالصانهاش خوارق عادات بسیارى به چشم مىخورد. آن حضرت در دعاى شب عاشورا فرمود: «اللهم انى احمدک على ان اکرمتنا بالنبوه و علّمتنا القرآن و فقّهتنا فى الدین.»(3) پیامبران و امامان(ع) خزانه داران دانش الهى
خداوند متعال وجود مقدّس رسول اکرم(ص) را از نور خویش بیافرید و او را با اخلاقى نیک و خصالى پسندیده براى رهبرى مردم برگزید. قلب پاک آن حضرت را جایگاه وحى الهى و تجلى گاه انوار خدایى قرار داد، مقامش را چنان رفیع گرداند که جز ذات احدى و وصى بر حقش على بن ابیطالب(ع) کسى او را نشناخت. لطف و اراده پروردگار مهربان بر این تعلق گرفت که بعد از رحلت آن شخصیت یگانه، احکام جاودانى دین اسلام بدون مُبَیّن و مفسّر باقى نماند و جانشینى او را کسى بر عهده گیرد که همانند آن حضرت داراى مقام عصمت و صاحب نفسى پاک و آراسته باشد. از این رو خلافت ائمه معصومین(ع) که منصبى است الهى در وجود امیرالمؤمنین(ع) و یازده فرزندش ثابت و منحصر گشت و علم و ایمان و آثار نبوت به آنها واگذار شد. خداوند در باطن آن حضرت نیرویى قرار داد تا به وسیله آن قدرت یابند، از وجود کائنات خبر دهند و از هر اتفاق در عالم خلقت آگاه شده و با نور عظمت خویش راه را بر مشتاقان حق و حقیقت بگشایند و آنان را به سر منزل مقصود برسانند. یکى از یاران امام صادق(ع) مىگوید: روزى در کنار حجر اسماعیل خدمت آن حضرت نشسته بودیم. که فرمود: سوگند به صاحب این خانه اگر من نزد موسى و خضر بودم به آنها مىگفتم که من از شما اعلم هستم و به آنان مطالبى را مىگفتم که از آن بىاطلاع بودند.
زیرا موسى و خضر فقط از گذشته خبر داشتند ولى ما از آینده خبر داریم تا قیام قائم و این علم را ما از پیامبر(ص) به ارث بردهایم.(4) از روایات استفاده مىشود که براى خداوند دو علم است یکى آنکه خاص حضرت احدیت است و کسى بر آن اطلاعى ندارد دیگرى آن است که به رسولان و فرشتگان عطا نموده است علم امامان معصوم(ع) به حالات بندگان و اخبار زمان و مکان از همین نوع است. ائمه اطهار(ع) بوسیله قوه مقدسى که خداوند از ابتداى خلقت در نهاد آنها گذاشته است، از مکتونات قلبى انسانها مطلع شده و از حوادث حال و آینده خبر مىدادند. در زندگى آنها حالات غیبى و خوارق عاداتى بسیار وجود دارد که بنابر مقتضیات زمان گاه بر دیگران آشکار و گاهى مکتوم مانده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.